روزی که برای اولین بار تو را خواهم بوسی

نمی بینی پیله شکافته...این است حال روزگار 

عاشقی

فاصله خط عابر پیاده ندارد

دستش را بگیر و از ان رد کن

او زمانی کرم بودن

در پیله ای تنگ بالش جان گرفته زیباییش را تحسین کن

عشق را در اغوش بکش

دنیا را بو بکش

عشق را بو بکش 

نوش جان

طرحی از م.ک

.

.

میان سجاده ی سبزت...اگر

رد شد خیال من

دعایم

کن

......

بگذار بین قاصدک خیس جاده

خدا قضاوت کند

کینه اگر داری از من

ببخش

بیا تهی شویم از بار نفرت

این باشد رسم ادمیت/

طرحی از م.ک

گر چه گل های سفید دفترم بد رنگ بود

اسمان با بال من پرواز زیبایی نداشت

بازگشتم با پشیمانی از این عشق عجیب

جاده ای که

هر علامت

تکه ای 

نیرنگ

بود

..

طرح .م.ک

روی زمینی تنها می گذرانیم 

شعرهایم اما در سکوت ....چه فریادی میکشد

گاه نوازش میکند

گاه تیغ میکشد 

و من تمام این روزها را بی تو غروب میکنم

همین حس غریب 

را دوست دارم ...

که به صد عشق و هوس می ارزد

.....

طرحی از.م.ک

.

.

دیدی چه خوب رهایش کردند

گرگهای پیر/

.

دیدی نبود کسی بگیرد دستش این ...دل گیر/

.

دیدی چه قنج زد دلش

بیهوده برای این عشق پر از فریب/

.

تقصیر او نبود ...کاش پروانه نمیشد...کاش پیله نمی درید

 کرم می ماند

ارام می خوابید

.........طرحی از م.ک